حیاط خلوت من

خوش آمدید

 

100% فمینیستی (آقایون نخونن)

 

 

چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟
زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند

شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟
شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد

ورزش کنار دریای آقایون چیست؟
هر موقع خانمی را می بینند شکم هایشان را تو می دهند

به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟
با استعداد

خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟
من می تونم کارمو بهتر از این انجام بدم

در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟
توریست

یک وضعيت غير قابل كنترل چیست؟
صد و چهل و چهار مرد در يک اتاق

برای درست کردن پاپ كُرن به چند مرد نیاز است؟
سه تا، یک نفر ماهیتابه را بر روی گاز نگه میدارد و دو نفر دیگر گاز را تکان می دهند تا گرما به تمام سطح ماهیتابه برسد

آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟
"کثیف" و " کثیف اما قابل پوشیدن"

تنها یک مرد می تواند یک ماشین ارزان قیمت 2 ميليون توماني بخرد و
یک سیستم صوتی 4 ميليون توماني بر روی آن نصب کند

شما به مردی که همه چیز دارد چه می دهید؟
زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند

چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟
زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند

آینده نگری یک مرد چگونه مشخص می شود؟
به جای یک بطری 2 بطری مشروب بخرد

فرق یک شوهر جدید با یک هاپوي جدید در چیست؟
بعد از یک سال هاپو هنوز هم از دیدن شما به هیجان می آید

نازکترین کتاب دنیا چه نام دارد؟
چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند

 

خصوصیات پسرا :

1- به محض اینکه پشت لبشون سبز شد زن میخوان .

 

2- شصت تا دوست دختر دارن ولی به همه میگن که اصلا دختر بازی را دوست ندارن .

 

3- در دو کار استاد هستند : دعوا کردن و فحش دادن .

 

4- افتخار میکنند که اصلا به ناموس مردم نگاه نمیکنند ولی تا دلت بخواد فیلمهای  ضایع میبینند .

 

5- فکر میکنند که تموم دخترا کشته مرده ی اونان .

 

6- وقتی برای اولین بار با یک دختر حرف میزنند بدنشون میره رو ویبره(همان لرزش خودمون)

 

نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:37 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

girl.gif

جرات داری به این دختر تیكه بنداز

نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:12 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

داخل کلاس: معلم مشغول بلوتوث بازی با یکی از بچه های خفن کلاس است. امیر و رضا در حال مخ زدن دختری هستند وبا اس ام اس دادن مخش را تیلید میکنند! انگاری ان سمت کلاس علی با کیوان دعوایش شده که چرا اون روز ماه پیش ساعت هفت و نیم به دوست دختر من سلام کردی؟؟؟!!

 

گوشه کلاس صدایی به گوش میرسد: نصرت در حال گریه کردن است میگوید عاشق شده ام...صغرای من...!!!!

 

میز جلویی را face to face معلمه جای اسکول کلاس است که یکهو سوالی برایش پیش می اید: اقا چرا درس را شروع نمیکنید؟! معلم با چشم غره به او مینگرد...صدای زنگ به صدا در می اید...بچه ها به طرز فجیعی به طرف در حمله ور میشوند تا نکند زنگ مدرسه دخترانه زودتر از اینکه انها برسند بخورد؟؟؟؟!!!

 

نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت 11:59 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت 13:14 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

سلام بچه ها خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امروز یه خبر بد دارم

چطوری بگم...

من دیگه نمیام بنا به دلایلی فک میکنم میدونید!

قرار بود از بعد شهریور نیام ولی افتاد امروز شاید هر از گاهی..........................!!!!!!!!!!!!!!!!بیام به نظراتون جواب بدم 

تاساعت  17:00  اونم شاید بتونم به سولاتون جواب بدم

                                                  بای بای

                                                  میبوسمتون

                                                  خداحافظ

                                     

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:,ساعت 13:3 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

هر کی میخواست یه زندگی عاشقانه رو مثال بزنه بی اختیار زندگی سام و مولی رو بیاد می اورد.یه زندگی پر از مهر و محبت.تو دانشگاه بصورت اتفاقی با هم آشنا شدن ،سلیقه های مشترکی داشتن ،هر دو زیبا ،باهوش و عاشق صداقت و پاکی بودن و خیل زود زندگی شون رو تو کلیسا با قسم خوردن به اینکه که تا اخرین لحظه عمرشون در کنار هم بمونن تو شادی دوستان و خانواده هاشون اغاز کردن.همه چیشون رویایی بودو با هم قرار گذاشتن بودن یک دفترچه خاطرات مشترک داشته باشن تا وقتی پیر شدن اونا رو برای نوه هاشون بخونن و با یاد اوری خاطرات خوش هیچوقت لحظه های زیبای با هم بودن رو از یاد نبرن.واسه همین قبل از خواب همه چی رو توش مینوشتن . با اینکه 5 سال از زندگیشون میگذشت هنوزم واسه دیدار هم بی تابی میکردند .وقتی همدیگه رو تو اغوش میگرفتند دلاشون تند تند میزد و صورتشون قرمز قرمز میشدو تمام تنشون رو یه گرمای وصف نشودنی اسمونی فرا میگرفت. همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه سام اونروز دیر تر به خونه اومد، گرفته بود دل و دماغی نداشت مولی اینو به حساب گرفتاری کارش گذاشت،اما فردا و فرداهای دیگه هم این قضیه تکرار شد وقتایی که دیر میکرد مولی دهها بار تلفن میزد اما سام در دسترس نبود ووقتی به خونه برمیگشت جوابی برای سوالات مولی که کجا بودو چرا دیر کرده نداشت. برای مولی عجیب بود باورش نمیشد زندگی قشنگش گرفتار طوفان شده باشه .بدتر از همه اینکه از دفترچه خاطراتشون هم دیگه خبری نبود.تا اینکه تصمیم گرفت سام رو تحت نظر بگیره اولین جرقه های ظنش با پیدا شدن چند موی بلوند رو کت سام شکل گرفت بعد هم که لباسهاشو بیشتر کنترل کرد بوی غریبه عطر زنانه شک اونو بیشتر کرد .نه نه این غیر ممکن بود اما با دیدن چندین پیامک عاشقانه با یک شماره ناشناس در تلفن سام همه چی مشخص شد .سام عزیزش به اون و عشقشون خیانت کرده بود حالا علت تمام سردیها بی اعتناییهاو دوریها سام رو فهمیده بود.دنیا رو سرش خراب شد توی یک لحظه تمام قصر عشقش فرو ریخت و جای اونو کینه نفرت پر کرد .مرد ارزوهاش به دیوی وحشتناک تبدیل شده بود.

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 17:26 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

VBIran Pro

VBIran Pro
 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 3:2 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 

سرگرمی,مطالب خنده دار

 

وقتي يک دختر حرفي نميزند

ميليونها فکر در سرش مي گذرد

 

وقتي يک دختربحث نميکند

عميقا مشغول فکر کردن است

 

وقتي يک دختربا چشماني پر از سوال به تو نگاه ميکند

يعني نمي داند تو تا چند وقت ديگر با او خواهي بود

 

وقتي يک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسي تو مي گويد: خوبم

يعني اصلا حال خوبي ندارد

 

وقتي يک دختر به تو خيره مي شود

شگفت زده شده که به چه دليل دروغ مي گويي

 

وقتي يک دختر سرش را روي سينه تو مي گذارد

آرزو مي کند براي هميشه مال او باشي

 

وقتي يک دختر هر روز به تو زنگ مي زند

توجه تو را طلب مي کند

 

وقتي يک دختر هر روز براي تو [اس ام اس] مي فرستد

يعني ميخواهد تو اقلا يک بار جوابش را بدهي

 

وقتي يک دختر به تو مي گويد دوستت دارم

يعني واقعا دوستت دارد

 

وقتي يک دختر اعتراف مي کند که بدون تونمي تواند زندگي کند

يعني تصميم گرفته که تو تمام آينده اش باشي

 

وقتي يک دختر مي گويد دلش برايت تنگ شده

هيچ کسي در دنيا بيشتر از او دلتنگ تو نيست

 

سرگرمی,مطالب خنده دار

 

وقتي يک پسر حرفي نمي زند

حرفي براي گفتن ندارد

 

وقتي يک پسر بحث نمي کند

حال وحوصله بحث کردن ندارد

 

وقتي يک پسر با چشماني پر از سوال به تو نگاه مي کند

يعني واقعا گيج شده است

 

وقتي يک پسر پس از چند لحظه در جواب احوالپرسي تومي گويد: خوبم

يعني واقعا حالش خوبه

 

وقتي يک پسر به تو خيره مي شود

دو حالت داره يا شگفت زده است يا عصباني

 

وقتي يک پسر هر روز به تو زنگ مي زند

او با تو مدت زيادي حرف مي زند که توجه ات را جلب کند

 

وقتي يک پسر هرروز براي تو [اس ا م اس] مي فرستد

بدون که براي همه "فوروارد" کرده

 

وقتي يک پسر به تو ميگويد دوستت دارم

دفعه اولش نيست (آخرش هم نخواهد بود)

 

وقتي يک پسر اعتراف مي کند که بدون تو نمي تواند زندگي کند

تصميم شو گرفته که تورو اقلا واسه يه هفته داشته باشه


نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 2:33 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

نادرترین موجود کره خاکی را ببینید+عکس

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

صاحب این گربه که سه هفته پیش تصاویر متعلق به این موجود را در فیس بوک، توئیتر و یوتیوب منتشر کرده است این حیوان خانگی را با بیش از یک میلیون بیننده به محبوب ترین موجود کره زمین تبدیل کرده است.

 

 

 

 

این گربه به دلیل اینکه نیمی از صورتش کاملا مشکلی و نیمی دیگر قهوه ای روشن است به گربه ای با دو چهره متفاوت تبدیل شده و کاربران نام ونوس ، سیاره ای که دو چهره دارد را برای او انتخاب کردند.

به گفته لسلی لیون، استاد دانشگاه کالیفرنیا بررسی ژنتیک ای گربه نشان داده است که وی یکی از نادرترین حیوانات زمین است.
وی می گوید: داشتن دو نیم رخ کاملا متفاوت بیانگر بهره مندی از دو نون دی.ان.ای متفاوت بوده که این امر یکی از نادرترین اتفاق های این کره خاکی است. در این موجود به نظر می رسد دو جنین متفاوت با هم تلفیق شده اند!

البته گربه هایی تورتوسشیل که نژادی از گربه است به حیواناتی اطلاق می شود که دارای پوستی خال خالی هستند. این گربه نیز از این نژاد بوده منتها یک کروموزوم X اضافی هم دارد!

لیون ادامه میدهد: برای ارائه اطلاعات دقیق تر باید این گربه تحت آزمایش ژنتیک قرار بگیرد که هنوز صاحبش این اجازه را به محققان نداده است.
یکی دیگر از راز های این گربه چشم های آبی اوست که توجه محققان را جلب کرده است. به هر حال همه این رازها باعث شده او امروز معروفترین حیوان دنیا باشد.

نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:34 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

 

 

 

 بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:25 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:21 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:5 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

ای یار به جهنم که مرا دوست نداری     از عشق تو هرگزنکنم گریه و زاری

اگر روزی بری و یار بگیری                 الهی تب کنی فرداش بمیری

الهی سرخک و اوریون بگیری             تب مالت و فشار خون بگیری

اگر بردی از این ها جان سالم            الهی درد بی درمان بگیری

الهی تو بمیری من بمانم                سر قبرت بیام قرآن بخوانم

                                                                               

 

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 15:6 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

یچاره دخترا اگه خوشگل باشن می گن عجب جیگریه! اگه زشت باشن می گن کی اینو می گیره! اگه تپل باشن می گن چه گوشتیه! اگه لاغر باشن می گن چه مردنیه! اگه مودبانه حرف بزنن می گن چه لفظ قلم حرف می زنه! اگه رک و راست باشن می گن چه بی حیاست! اگه یه خورده فکر کنن می گن چقدر ناز می کنه! اگه سری جواب بدن می گن منتظر بود! اگه تند راه برن می گن داره می ره سر قرار! اگه اروم راه برن می گن اومده بیرون دور بزنه ول بگرده! اگه با تلفن کارتی حرف بزنن می گن با دوست پسرشه! اگه خواستگارو رد کنه می گن یکی رو زیر سر داره! اگه حرف شوهرو پیش بکشه می گن سر و گوشش می جنبه ! اگه به خودش برسه می گن دلش شوهر می خواد می خواد جلب توجه کنه ! اگه............چکار کنه بمیره خوبه؟

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:56 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 

مامان - بعله ؟ - من می‌خوام به دنیا بیام ... - باشه



- مامان - بعله ؟ - من شیر می‌خوام - باشه



- مامان - بعله ؟ - من جیش دارم - خب



- مامان - بعله ؟ - من سوپ خرچنگ می‌خوام - چشم



- مامان - بعله ؟ - من ازون لباس خلبانی‌ها می‌خوام - باشه



- مامان - بعله؟ - من بوس می‌خوام - قربونت بشم



- مامان - جونم ؟ - من شکلات آناناسی می‌خوام - باشه



- مامان - بعله ؟ - من دوست‌دختر می‌خوام - خب



- مامان - بعله ؟ - من یه خط موبایل می‌خوام با گوشی سونی - چشم



- مامان - بعله ؟ - من یه مهمونی باحال می‌خوام - باشه عزیزم



- مامان - بعله ؟ - من زن می‌خوام - باشه عزیز دلم



- مامان - بعله ؟ - من دیگه زن نمی‌خوام - اوا ... باشه



- مامان - .. بعله - من کوفته تبریزی می‌خوام - چشم



- مامان - بعله ؟ - من بغل می‌خوام - بیا عزیزم



- مامان - بعله ؟ - مامان - بعله - مامان - ... جونم ؟ - مامان حالت خوبه ؟ - آره



- مامان ؟ - چی می‌خوای عزیزم ؟ - تو رو می‌خوام .. خیلی - ...



***



- بابا - بعله ؟ - من می‌خوام به دنیا بیام - به من چه بچه .. به مامانت بگو



- بابا - هان؟ - من شیر می‌خوام - لا اله الا الله



- بابا - چته ؟ - من از اون ماشین کوکی‌های قرمز می‌خوام - آروم بگیر بچه



- بابا - اههههه - من پول می‌خوام - چی ؟؟؟؟ !!!



- بابا - اوهوم ؟ - منو می‌بری پارک ؟ - من ماشینمو نمی‌برم تو پارک تو رو ببرم ؟



- بابا - هان ؟ - من زن می‌خوام - ای بچه پررو .. دهنت بو شیر می‌ده هنوز



- بابا - .... - من جیش دارم - پوففف



- بابا - درد - من زن نمی‌خوام - به درک



- بابا - بلا - بابا - زهرمار - من یه اتاق شخصی می‌خوام - بشین بچه



- بابا - مرض - منو دوست داری - ها ؟



- بابا - ... - بابا - خررر پفففف - بابا - خفه - بابا - جونت در بیاد



- بابا - دیگه چته ؟ - من مامانمو می‌خوام



نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:55 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه .
ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.
وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان ، رانندهء خانم بر میگرده میگه:
- آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه بروز ماشینامون اومده !همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم …. ! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم …!
مرد با هیجان پاسخ میگه:
- اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه !
بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه :
- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه .مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن كه می تونه شروع جریانات خیلی جالبی باشه رو جشن بگیریم !
و بعد خانم زیبا با لوندی بطری رو به مرد میده .
مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حالیكه زیر چشمی اندام خانم زیبا رو دید می زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن .
زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد.
مرد می گه شما نمی نوشید؟!
زن لبخند شیطنت آمیزی می زنه در جواب می گه :
- نه عزیزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم !!!

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:51 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

:


عروس عادی : با اجازه بزرگترها بله (این اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه.)
عروس لوس: بع..........له...

عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، ... ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ... ، ... (این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه به اجازه گرفتن ... !)
عروس خارج رفته: با پرمیشن گریت ترهای فمیلی ... اُ یس (این هم باید به سرنوشت عروس لوس برسه تا شاید آدم بشه)
عروس خجالتی: اوهوم (قابل توجه بعضیا)
عروس پاچه ورمالیده: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله (اشاره به داماد) آره.... ( وضعیت داماد کاملا قابل پیش بینی است)
عروس رشتی: اووو اگر اهالی محل موافقند بنده مخالفتی ندارم
عروس هنرمند: با اجازه تمامی اساتیدم، استاد رخشان بنی اعتماد، استاد مسعود کیمیایی، ...، اساتید برجسته تاتر، استاد رفیعی، ... ، مرحوم نعمت ا.. گرجی ، شیر علی قصاب هنرمند، روح پر فتوه مرحومه مغفوره مرلین مونرو، مرحوم مارلین دیتریش، مرحوم مغفور گری گوری پک و ... آری میپذیرم که به پای این اتللوی خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش ... ( تو که مادر منو **** این ستاره ها یه حرف بدی بود که داماد به عروس زده بود ما هم سانسورش کردیم)

عروس داش مشتی: با اجزه بروبکس مُجلی نیست من که پایه ام ... (با عرض تشکر از داش اسی عزیز)
عروس زیادی مؤمن و معتقد: بسم ا.. الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین ... اعوذ با... منم شیطان رجیم یس و القرآن الحکیم .... الی آخر .... ( و در آخر ) نعم (دلم به حال داماد مفلوکِ خاک بر سر میسوزه که احتمالا توی حجله عروس خانوم یه دور براش مفاتیح رو ختم میکنه تا بعد ... استغفر ا...)
عروس فمنیست: یعنی چی؟! چه معنی داره همش ما بگیم بله ... چقدر زن باید تو سری خور باشه چرا همش از ما سؤال میپرسن ! ... یه بار هم از این مجسمه بلاهت (اشاره به داماد) بپرسین ... (اصولا این قوم فمنیست جنبه ندارن که بهشون احترام بذارن و یه چیزی ازشون بپرسن ... فقط باید زد تو سرشونبهشون گفت همینه که هست میخوای بخواه و نمیخوای نخواه...


نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:49 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

هیچ وقت نشده بود هیچ معلمى به من توهینى کند یا خداى نکرده از طرف اولیاء مدرسه اسائه ى ادبى چیزى به من بشود، چون طاقتش را نداشتم که نازک تر از گل بشنوم یا کسى به خودش اجازه بد هد به من بگوید بالا چشمم ابروست، یعنى همیشه طورى رفتار می کردم که همه رعایتم را مى کردند و احترامم را نگه مى داشتند. نمره هایم هم همیشه هیجده نوزده بیست بود، همین خودش بهترین دلیل بود براى این که نور چشمى آقا ناظم و عزیز دردانه خانم معلم ها باشم .

 
بقیه در ادامه مطلب..


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:44 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |


-----دوشنبه اول مهر:

امروز روز اولی است كه من دانشجو شده ام. شماره ی كلاس را از روی برد پیدا كردم.
توی كلاس هیچ كس نبود، فقط یك پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم «كلاس ادبیات اینجاست؟» خندید
و گفت:بله، اما تشكیل نمی شه(!)و دوباره در مقابل تعجبم گفت كه یكی دو هفته ی اول كه كلاس ها
تشكیل نمی شود و خندید.

با اینكه از خندیدنش لجم گرفت، اما فكر كنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسید كه ترم یكی
هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز كند و بیاید خواستگاری؛ اما شرط اول من برای
ازدواج این است كه شوهرم زیاد نخندد!

***

دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام كرد،
من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری كند. وارد كلاس كه شدم
استاد گفت:"دو هفته از كلاس ها گذشته، شما تا حالا كجا بودید؟" یكی از پسرهای كلاس گفت:
«لابد ایشان خواب بودن.» من هم اخم كردم. اگر از من خواستگاری كند، هیچ وقت جوابش را
نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم زیاد طعنه نزند!

***

چهارشنبه:
امروز صبح قبل از اینكه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر كوچه كیك و ساندیس گرفتم
او هم از من پرسید كه دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست
از من خواستگاری كند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می كرد، من قبول نمی كردم؛
آخر شرط اول من برای ازدواج این است كه تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!

***

جمعه:

امروز من خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را كه برداشتم، پسری گفت:
خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم كه فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس
و كارش پرسیدم و بعد گفتم كه قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ كرد و گفت
نه و تلفن را قطع كرد. گمانم باورش نمی شد كه قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول
من برای ازدواج این است كه شوهرم خجالتی نباشد!

***

سه هفته بعد شنبه:
امروز سرم درد می كرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش
نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه كه به مغازه اش بروم
می گویم كه قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتكلیفی دربیاید، چون شرط اول من
برای ازدواج این است كه شوهرم گیر نباشد!

***

سه شنبه:
امروز دوباره همان پسره زنگ زد؛ گفت كه حالا نباید به فكر ازدواج باشم. گفت
كه می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی كه او نخواهد ازدواج كند
دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فكر كنم داشت امتحانم
می‌كرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم به من اعتماد داشته باشد!

***

چهارشنبه:


امروز یكی از پسرهای سال بالایی كه دیرش شده بود به من تنه زد؛ بعد هم عذرخواهی كرد،

من هم بخشیدمش. به نظرم می‌خواست از من خواستگاری كند، چون فهمید من چه همسر
مهربان و با گذشتی برایش می‌شوم؛ اما من قبول نمی‌كنم. شرط اول من برای ازدواج این است
كه شوهرم حواسش جمع باشد و به كسی تنه نزند!

***

جمعه:

امروز تمام مدت خوابیده بودم؛ حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم.
گفته بودم كه تا قصد ازدواج نداشته باشد جوای تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای
ازدواج این است كه شوهرم مسئولیت پذیر باشد!

***

دوشنبه:

امروز از اصغرآقا بقال 2 تا كیك و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟
من هم گفتم دو تا. اخم هایش كه تو هم رفت فهمید كه غیرتی است. حالا مطمئنم
كه او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم
غیرتی نباشد، چون این كارها قدیمی شده!

***

پنچ شنبه:

امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع كردم. با او هم ازدواج نمی كنم؛ چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم هی مرا امتحان نكند!

***

دوشنبه:

امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش كرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم كردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی كنم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم وفادار باشد!

***

شنبه:

امروز یك پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال كردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد كه اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نكردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم زن دیگری نداشته باشد!

***

یكشنبه:

امروز همان پسری كه روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم كه دیر یا زود از من خواستگاری می كند. كمی كه من و من كرد، خواست كه از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری كنم و اجازه بگیرم كه كمی با او حرف بزند. من هم قبول نكردم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم چشم پاك باشد!

***

ترم آخر :
امروز هیچ كس از من خواستگاری نكرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور می شم زن اكبرآقا مكانیك بشوم

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:31 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

بچه ها سلام خوبید همین الان واسه من یه نظر اومدنوشته:

با سلام خدمت وبلاگ نویس محترم

گروه رسمی LOXBLOG تصمیم گرفته که به صورت رایگان وبلاگ شما را تبدیل به سایت .IR کند به همین دلیل شما باید یوز و پسورد وبلاگتان را برای ما فرستاده تا پیگیری شود

 

بچه ها من قبلا این چیزارو تو خود لوکس بلاگ دیدم که گفته به هیچ وجه اطلاعات ندید حتی اگه با اسم و ایمیل لوکس بلاگ اومده باشه خلاصه خریت نکنیدها ازمن گفتن بود حالا آدرس ایمیلشو نگاه کنید:فک کردن ما خریم همین جوری بیایم پسوردو...خودمنو رو بدیم اینا اینم آدرس ایمیلش:peyman_6264293@yahoo.com

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:3 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 

خری آمد به سوی مادر خویش

                                                           بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری
                                                           اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان
                                                           تو را من دوست دارم بهتر از جان

زبین این همه خرهای خوشگل
                                                       یکی را کن نشان چون نیست مشکل

خرک از شادمانی جفتکی زد
                                                             کمی عرعر نمود و پشتکی زد

بگفت مادر به قربان نگاهت
                                                             به قربان دو چشمان سیاهت

خر همسایه راعاشق شدم من
                                                              به زیبایی نباشد مثل او زن

بگفت مادر برو پالان به تن کن
                                                               برو اکنون بزرگان را خبر کن

به آداب و رسومات زمانه
                                                              شدند داخل به رسم عاقلانه

دو تا پالان خریدند پای عقدش
                                                                به افسار طلا با پول نقدش

خریداری نمودند یک طویله
                                                           همانطوری که رسم است در قبیله

خر عاقد کتاب خود گشایید
                                                                 وصال عقد ایشان را نمایید

دوشیزه خر خانم آیا رضایی ؟
                                                             به عقد این خر خوشتیپ درآیی ؟

یکی از حاضران گفتا به خنده

                                                               عروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید

                                                              که خر خانم سرش یکباره جنبید

خران عرعر کنان شادی نمودند
                                                              به یونجه کام خود شیرین نمودند

به امید خوشی و شادمانی
                                                                برای این دو خر در زندگانی

 

خنده داار بود نه؟؟؟؟نظر یادتون نره!!!

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 13:0 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

سلام بچه ها دیشب یه فیلم دیدم خیلی گریه دار بود خیلــــــــــی

من که از اینترنت دانلودش کردم بهتون پیشنهاد میکنم حتما نگاش کنین بعد نظرتون رو بگید

 

اسم فیلم؟!

         

              <زمانی برای دوست داشتن>

نوشته شده در شنبه 18 شهريور 1391برچسب:,ساعت 17:8 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

ســــــــــــــلام

خوبیددوستان؟

یه خبر من از بعد شهریور دیر به دیر آپ میکنم ولی سعی میکنم به نظرهاتون که ماشاالله روز به روز بیشتر میشه جواب بدم چون اینو یه دونه بی احترامی میدونم!

خوب نظرتون چیه ؟

تازه یه کاری هم واسم پیش اومده که گفتنش رو لازم نمیبینم!(اقوام ودوستان میدونند پس نپرسند) 

                                          

                                                دوستتون دارم زیــــــــــــــاد

 

                                                      اینو بدونید بیادتونم

 

                                                            Bye

                                                                  

نوشته شده در شنبه 18 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:49 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

سلام بچه ها این دختر خالم ترنمِ:

اینم پارمیس:

 

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 19:48 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

love AND fun 35 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

love AND fun 115 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

love AND fun 105 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

love AND fun 95 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

love AND fun 85 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

 

 

love AND fun 65 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

 

 

love AND fun 55 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

 

 

love AND fun 45 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

love AND fun 25 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

 

 

love AND fun 16 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

 

 

 

 

love AND fun5 عکس های متحرک عاشقانه و خنده دار

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 18:8 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

بقیه عکس ها در ادامه مطلب..


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 17:55 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 

 

                       

 

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 17:32 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

همتون رو دوست دارم و دوباره ميام پيشتون

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 17:32 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

ببین خانوم ، تو روزنامه نوشته که مردها به طور متوسط در روز از پانزده هزار کلمه برای

صحبت کردن استفاده میکنند ولی زنها از سی هزار کلمه . دیدیت ثابت شد شما زنها*

بیشتر حرف میزنین تا ما مردها؟ خانم : هیچ هم همچنین چیزی نیست . فوقش ثابت

شده که ما هر حرف رو باید دو بار بزنیم تا توی مخ شماها فرو بره …!

 

 

پسرها به ۵ گروه تقسیم میشن

‌گروه اول پسرایی هستند که دخترا رو بدبخت میکنن!

گروه دوم پسرایی هستند که اشک دخترا رو در میارن!

گروه سوم پسرایی هستند که جوون دخترا رو به لبشون میرسونن!

گروه چهارم پسرایی هستند که کاری میکنن دخترا روزی ۱۸ بار‌آرزوی مرگ کنن!

گروه ۵ پسرایی هستند که به اشتباه فکر میکنن جزو هیچکدوم از گروههای بالا نیستن

 

مرد به خدا می گه: چرا زن رو زیبا آفریدی ؟*

خدا می گه: واسه اینکه تو دوستش داشته باشی

دوباره می پرسه پس چرا ناقص العقله ؟

خدا هم درجواب میگه:

واسه این که تورو دوست داشته باشه !!!

 

 

وقتی یه زن میبینه که شوهرش داره زیکزاک تو حیاط میدوه باید چیکار کنه؟

هیچی ، باید بهتر هدف بگیره و به شلیک کردن ادامه بده

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 15:59 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

TakeDel.Com | بالاترین برگ ایرانیان

TakeDel.Com | بالاترین برگ ایرانیان

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 15:50 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

اس ام اس فمینیستی و جوک مردان خنده دار

جوک مردان

 

 

دوستان عزیز حتما میدایند که این مطلب صرفا جنبه طنز دارد و جهت شادی روح شما :) نوشته شده است، لطفا جنبه داشته باشید و لذت ببرید.
به آقایانی که با مطالعه این مطلب دچار افسردگی و خانم هایی که دچار اعتماد به نفس کاذب شدند؛ اکیدا توصیه می شود این مطلب را هم مطالعه بفرمایند: اسمس خنده دار زنان

 

  

 

مسیج ضد آقایون

تنها یکی از ۱۰۰۰ مرد، رهبر مردان دیگر می شود. ۹۹۹نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند. “گروچو مارکس”

 

 

 

دیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من!
ازدواج که قصد نمی خواد! پول می خواد که تو نداری!

 

 

 

اس ام اس های خنده دار مردان

لیلی شدم مجنون شدی، شیرین شدم فرهاد شدی
حوا شدم بعید می دونم آدم بشی!!!

 

 

 

جوک مردان

هر زنی از سر هر مردی زیاد است! “ژان پل سارتر”

 

 

 

بعضی از پسرا رو که میبینم دلم میخواد بهشون بگم:
خوشکل خانوم کدوم آرایشگاه میری !!!

 

 

 

شما آقا پسری که ابروهاتو ور میداری که خوشگل بشی، فقط با یه ابرو ورداشتن که خوشگل نمیشی، باید رژ بزنی، دامنم بپوشی که ناز بشی!

 

 

 

الهی ! به‎ ‎مردان در خانه ات / به آن زن ذلیلان فرزانه ات
به آنانکه در بچه داری تکند / یلان عوض کردن پوشکند
به آنانکه باذوق و شوق تمام / به مادرزن خود بگویند: مامان

  

 

 

بابام به مامانم سپرده جمعه ها هفت صبح بیدارش کنه؛ بگه “امروز جمعه است ، بگیر بخواب!” به حق چیزای نشنیده!!!

 

 

 

چرا روان درمانی مردها کمتر از زنها طول میکشه؟ چون معمولا باید در روان درمانی به دوران
کودکی بازگشت و مردها همیشه در همون دوران به سر می برند!

 

 

 

مرد با ازدواج روی گذشته اش خط می کشد ولی زن باید روی آینده خودش خط بکشد.
“سینکلر لوییس”

 

 

 

مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند. “جان رابرت فاولز”

 

 

 

جوک مردان فمینیستی خنده دار

عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است. “کاتلین نوریس”

 

 

 

جوک مردان و آقایان

اگر در دنیا فقط یک زن بد وجود باشد همه ی مردها تصور می کنند زن آنهاست. “ضرب المثل روسی”

  

 

 

مرد مثل همان خروسی است که خیال می کند خورشید تنها برای این طلوع می کند که صدای قوقولی قوقوی او را بشنود.
“جرج الیوت ”

 

 

 

دقت کردید تمام بیچارگی زلیخا از روزی شروع شد که؛ یوسف را به غلامی قبول کردند.

 

 

 

پیامک فمینیستی جدید

زن بدون مرد مثل یک ماهی بدون دوچرخه است!
“گلوریا استاینم ”

  

 

 

اس ام اس ضد مرد

خدایا در آفرینش مردها کیفیت را فداى کمیت نکن
کمتر خلق کن ولى آدم خلق کن!

 

 

 

مردها را باید کشت
جور دیگر باید زیست …

 

 

 

وقتی خدا حوا رو آفرید چی گفت؟
“کار نیکو کردن از پر کردن است”

 

 

 

به رفیقم که تازه ازدواج کرده میگم مهریه چند تا سکه نوشتی؟ میگه: فلان تا(مثلا هزارتا) میگم اوووووه چقدر زیاااااد! ولی خب عیب نداره، همین که بهت زن دادن خودش خیلی خوبه!

 

 

 

فواید زن بودن:

۱- به قول تولستوی من (زن) در هنگام گرفتاری به گریه متوسل می شوم اما مرد به دروغ. گریه وسیله موجه تری است!
۲- من مظهر زادن و زندگی (زن) هستم نه مظهر مردن ومرگ(مرد)!
۳- حق تقدم با من است.
۴- من (زن) آقا گرگه و آقا دزده و اینا نیستم.
۵- بهشت زیر پای امثال من است.
۶- ما مجبور نیستیم تو سربازی روزی سه بار دور پادگان رو کلاغ پر بریم!
۷- اگر دکتر یا مهندس نشیم تو سرمون نمیزنن
۸- درهای کعبه تنها به روی یک زن باز شد.
۹- واقعا تا حالا هیچ مردی شب ها به آسمون نگاه کرده ؟
۱۰- با اینکه از مردا ضعیف تریم ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا بریم…به یه چنگ و گیس کشی، بسنده می کنیم.
۱۱- فرانک اکانر می گوید: “هیچ مردی در مقابل زیبایی های زن، آنتی فمینیست نیست!”
۱۲- با وجود ادعای زور بازو و قوای جسمانی بیشتر، وقتی دستم را می بُرم طوری رفتار نمی کنم که انگار زخم شمشیر خورده ام. با یک سرماخوردگی ساده خودم را سه روز تمام بستری نمی کنم و از اطرافیانم توقع ندارم همه به خدمت من درآیند.
۱۳- و اینکه یادت باشه خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن آفرید.(خانم فاطمه زهرا)

 

 

حسن ختام این مطلب شعر زیبایی است در وصف ذلیل مردان عزیز :)

 پدری با تشدّد بسیار
برد فرزند خویش را به کنار

گوش او را گرفت و گفت به او
مادرت را چرا دهی آزار؟

باید از او کنی اطاعت محض
ورنه تنبیه میشوی هر بار

گفت: دانی پدر، که مادر من
می کند امر و نهی در همه کار

زن من نیست مادرم که کنم
چون تو از او اطاعت بسیار

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 15:38 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 2:2 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |




از غضنفر میپرسن: صورتی چه رنگیه؟ می‌گه: قرمز یواش!


.

به غضنفر میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟می گه: راهنمام گیر کرده!!

.

حیف نون داشته توالت می ساخته، آجر کم میاره اپن (open) می سازه!

.

دختر غضنفر پول نداشته دماغش رو عمل کنه، سر دماغش رو می گیره بالا، بهش تافت می زنه!

.

غضنفر میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه ! غضنفر میگه : کوکا چیشتو خوب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه!..

.

به یه غضنفر میگن چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش؟؟؟؟میگه وقتی که روی اره نشسته ام


 


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:51 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

از ویژگی های مهم انسان قدرت اندیشه او و از عالی ترین جلوه های اندیشه انسانی ، تفکر خلاق است ، قدرتی که تا کنون با آن تصمیم گرفته وتوانسته است به حل مشکلات بپردازد و به رشد برسد . نیاز، عامل اساسی برای ابداع و نوآوری است .

در زیر نمونه های جالبی از ابداعات و نوآوریهای جالب و دیدنی را می بینیم


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:50 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

فاصله چیدن تا پژمردن گل آن اندک، اما گل‌هایی هنرمندانه بوجود آمده که کسی قادر به چیدن آنها نیست.

  "جیک لانگ" هنرمند آمریکایی با استفاده از تکنیک عکاسی سریع و خلاقیت خود در ترکیب رنگ و آب، عکس‌های بی‌نظیری شبیه گل خلق کرده که نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می کند.

لانگ برای به تصویر کشیدن این گل‌های بی‌نظیر ماهها آزمایش و تمرین کرده و از ترکیبات مختلفی از آب رنگ و مواد چسبناک استفاده کرده، ماهها تلاش برای پروراندن یک گل با عمری به اندازه کسری از ثانیه.












نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:44 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |



 
آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟ آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی!
آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟
 
دیگه زدم تو فاز اذان !!

.

.

.

هر چی فک میکنم این مورچه بالدار چیزی نمیتونه باشه جز حاصل رابطه نامشروع بین پشه و مورچه.. واقعا خجالت آوره

.

.

.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:41 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

یک خانم ایرانی در روز قیامت
خانم های ایرانی اون دنیا هم از چونه زدن دست بر نمی دارن. می گی نه، نگاه کن
 
.
.
.
.
.
.
.
.

خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ۱۱۰۳۰۵ رکعت دارید.

ولی من همه را خوندم. نمی شه یه کاریش بکنی.

دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم. ۱۱۰۵۰۰ خوبه؟

عجب گرفتاری شدیم. من می گم همه را خوندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خواندم را بهم بده.

عرض کردم. مبلتان چرمی بوده. یارو یافت آبادیه مبل ساز، چرمش را از چین وارد کرده..
اینها ذبح شرعی نمی کنند. چرم حکم مردار را داشته و نجس بوده. شما می نشستی روش؛ حواستان نبوده دستتان عرق..

من این هایی که می گی اصلا حالیم نیست. من همه اش را خوندم. یک جایی اشتباه کردی. از جام تکان نمی خورم تا درستش کنی
.

ببینید خانم فیلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتان فیلم گرفتیم. ببینید.

_ ای خدا مرگم بده. این چیه؟

_ بگذارید رد کنم اینجاش را. خب. همین جا. ببین خانم اینجا که زوم کردم رو مبل نشستید و ..

_ این منم؟

بله خانم. این هم همان مبلیه که..

چقدر چاق افتادم اینجا.

چه عرض کنم؟ می توانم کمی کنتراستش را بیشتر کنم ولی نرم افزارم قفل شکسته است، اسکیل را عوض نمی کند.

_ آقا میشه این عکس را برام بریزی؟ خدا از حسابرسی کمت نکنه.

_ فلش دارید همراتان؟

چه حرفی می زنی. من تازه یک ساعت پیش از قبر درآمدم. فلشم کجا بود؟ نمی شه بریزی رو سی دی.

_ سی دی خام ندارم. بریزم ته این سی دی؟ طوریش نیست؟ اعمال یک بابایی است که در جنینی تلف شد. باقی سی دی خالیه.

_ جا میشه؟

_ آره بابا. هر سی دی جهان آخرت ۷۰۰۰ گیگ جا دارد

_ پس قربون دستت یک موزیکی چیزی هم بریز ته اش.


 
باشه. یک تکنوازی صور اسرافیل دارم، جدید. حالشو ببر

 

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:29 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 بچه ها این شانس منه ! باهاش آشنا بشین :|

کلا تو زندگی شانس من اینجوریه :|

عکس نوشته های جدید شهریور ماه 91

 

 

ایول موج مکزیکی !

عکس نوشته های جدید شهریور ماه 91

 

قابل توجه تولیدی های محترم

از این نمونه بزنین تو ایران تیلیاردر میشین !

عکس نوشته های جدید شهریور ماه 91

 



ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:26 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 ۸ صبح : تو رخت خواب…..

 9 صبح : یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

۱۰ صبح : مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23)

۱۱ صبح : از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)

۱۲ صبح یا ظهر : موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله! میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه

 ۲ ظهر : ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی23)

 ۳ ظهر : مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن051435)

 ۴ عصر : مامااااااااااان ….سوییچ؟؟

 ۵ عصر : اولین اتو (مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)

 ۶ عصر : به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…)

 ۷ عصر : لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟
(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی بابک آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه …

 ۸ غروب : دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!

۹ شب : آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..

۱۰شب : یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…

۲ شب : مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)

نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:18 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |

 

ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!!
 


حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده!

 

تا حالا صد تا دختر سر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !

 

تا حالا هر چی التماس کرده دخترای ناز ایرونی که سهله یه وزغ ماده هم تحویلشون نگرفته!!

 

توی دانشگاه نمره های ماکزیمم دخترا رو دیده و برای اینکه کسی نفهمه آی کیوش در حد کلوخه مجبوره بشینه برای دخترا حرف در بیاره

 

تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تمیزی و خوشتیپی خواهرش مدام زدند تو سرش

 

از اینکه با صد نوع مدل موی مختلف و خط ریشای عجیب غریب نمیتونه قیافه مثل اژدهاشو یه کم شبیه آدما بکنه به دخترای ایرونی که با آرایش زیباتر میشند حسودی می کنه

 

می بینه یک نفر تو دنیا پیدا نمیشه که فقط یه بار منتشو بکشه و باید یه عمر ناز کش باشه

 

می بینه خیلی از مردا و پسرای اطرافش (وحتی خودش) حاضرند با اشاره یه خانم همه چی شونو فدا کنند اون وقته که به شدت میسوزه.
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:14 توسط ॡpᗩરિᗩ₴TΌΌॡ | |


Power By: LoxBlog.Com